در مديريت پروژه براساس روش قراردادي EPC ” مسئوليت طراحي و اجراء بطور كامل بر عهدة پيمانكار اصلي است بقسمي كه بعد از تكميل پروژه،اصطلاحاٌ كارفرما فقط با چرخاندن يك كليد ميتواند بهرهبرداري از تسهيلات اجرا شده را آغاز نمايد. در اين حالت كارفرما يا مشاورين او فقط در فرايند مناقصه و نظارت عاليه بر كار پيمانكار دخالت خواهد داشت. “EPC كليد در دست” حد اعلاي سپردن مسئوليت طراحي و اجرا به پيمانكار را تداعي مينمايد. بنابراين نيازي نيست كه مشخص شود آيا يك نقيصه بدليل طراحي غلط بوده يا از اجراي ضعيف ناشي شده است و بعنوان يك قانون كلي، هر عيب و نقصي كه در محدودة تعريف شده كار حادث شود مسئوليت پيمانكار عمومي خواهد بود.
استفاده از روش “EPC كليد در دست”درگيري كارفرما را در فرايند طراحي و اجراء در مقايسه با ساير روشهاي قراردادي به مقدار قابل ملاحظهاي كاهش داده و نقش او بطور عمده، مديريت قرارداد و بسته به مفاد پيمان EPC كليد در دست مرور و يا تائيد كارهاي طراحي خواهد بود.تلفيق مسئوليتهاي طراحي با اجراء همچنين امكان كاهش زمان كلي تكميل پروژه يا به عبارتي اجراي سريع ("Fast Track" Construction)را ميسر ميسازد بعلاوه با فراهم ساختن امكان طراحي واجراي اقتصادي ميتوان هزينههاي پروژه را كاهش داد. در روش “EPC كليد در دست” مرحلة مناقصه از اهميت زيادي برخوردار ميباشد. در اين مرحله كارفرما بايستي نيرو و منابع زيادي را بمنظور اطمينان از قابليتهاي پيمانكاران و كيفيت طرحهاي پيشنهادي آنها صرف نموده همچنانكه پيمانكار نيز بايستي وقت و انرژي زيادي براي تهيه پيشنهاد خود با اطمينان از اين نظر كه قابل اجرا بوده و قيمت پيشنهادي سودآور ميباشد، مصرف دارد.
كارفرما ممكن است پيمان “EPC كليد در دست” را فقط براي قسمت مشخصي از پروژه انتخاب نمايد كه به عنوان “نيمه كليد در دست”(semi-turnkey) معروف است. در واقع بسته به ميزان كاري كه كارفرما بصورت مستقيم يا توسط مشاورين يا پيمانكاران ديگري مستقل از پيمانكاران EPC كليد در دست انجام ميدهد، مقدار مسئوليت كارفرما هم براي كاري كه خود انجام ميدهد و هم هماهنگي با وظايف پيمانكار EPC كليد در دست افزايش مييابد. اين نوع قرارداد متضمن موارد زير خواهد بود:
• پرداختها در اين روش ممكن است بصورت يك قلم يا فهرست بهايي باشد.
• در مراحل اولية طراحي بايستي مشخصات فني اكمل و روشني تهيه شود.
• كارفرما در بدو امر از نظر فني و قراردادي، نيازها و الزامات خود را مشخص مينمايد.
• بعد از انعقاد قرارداد، معمولاً كارفرما در بحثها و مذاكرات موضع ضعيفي خواهد داشت.
• بايستي ترتيبي اتخاذ گردد كه هزينة طراحي انجام شده توسط پيمانكار در مرحلة مناقصه نيز ملحوظ گردد.
• در اين روش ممكن است محدوده و نيز روش كنترل كارهاي طراحي توسط كارفرما منشأ بروز اختلاف گردد.