با یک نگاه در کل کسب و کار از دیدگاه سیستم به نظر می رسد، نگاه جامع از کلیت پدیدار می شود. درون سیستم های یکپارچه کسب و کار، زیر سیستم های کلیدی مانند اجماع ماموریت، اهداف استراتوژی، عملکرد سازمانی، ساختار سازمانی، فرآیندهای بحرانی و طرح های موجود برای کارایی و اثربخشی تبدیل ورودی های کسب و کار به خروجی های مورد انتظار –مزایای تکنولوژیکی، رهبری ارزش هزینه یا مزایا وجود دارند. مانند هر سیستم، عملیات روانسازی یکپارچه کسب و کار در اهداف استراتوژی کسب و کار تعریف شده است

 

که علاوه بر آن اهداف عملیتهایی را که برای تحقق اهداف مانند کلیت چگونگی سازماندهی نیاز است تعریف می کند می شود.اهداف استراتوژیک، عملیتها، و ساختار سازمانی همگی دارای جریان مستقیم برروی انتخاب فرآیندهای حیاتی تاکتیکهای استفاده شده برای تبدیل ورودی ها به خروجی می باشد.

 سرانجام، عملیات کلان کسب و کار بوسیله محیط داینامیک مورد تاثیر قرار می گیرد. مثالهایی از فاکتورهای محیطی که دارای تاثیر بر روی عملیات، ساختار، عملکرد و خروجی سیستم کلان کسب و کار می باشند شامل انتظارات ذینفعان، شرایط اقتصادی جهانی و محلی، رفتارهای تکنولوژی هستند که، مدل استفاده مشتری و رفتارهای رقبا قرار می گیرند.
قلب و موتور رشد سیستم کلان کسب و کار، اجزاء توسعه می باشد که شامل مدیریت عملیاتها و فرآیندهای حیاتی مورد نیاز برای تبدیل ورودی ها به یک خروجی می شود. که به قرار گرفتن عملیاتها و فرآیندهای حیاتی به عنوان سیستم مدیریت یکپارچه مراجعه می کنیم. سیستم مدیریت یکپارچه که در ذیل آورده شده ،مکانیزمی از هر کدام از محصولات، سرویسها و ظرفیتهای زیرساختی جدید که برای تحقق عملیات و اهداف استراتوژیک کسب و کار درک و توسعه داده شده است را نشان می دهد.

این یک راهکار عمومی برای نشان دادن زیر سیستم های اصلی، سیستم مدیریت یکپارچه درون یک کسب و کار به عنوان موجودیتهای وابسته که هرکدام شامل فعالیتها، فرآیندها و ابزارها می باشد که علاوه بر آن درعمل رفتارهای موجود، برای جدا سازی واقعی بین استراتوژیک و زیر سیستمهای تاکتیکی از توسعه سیستم می باشد بنابراین هدایت برای عدم تطابق بین اهداف کسب و کار و خروجی کار سازمان می باشد که ممکن است نتیجه آن در عدم تکمیل عملیات و اهداف استراتوژیک اثر گذار باشد .(کادر زیر، سه مصرف کننده ماءالشعیر به عنوان یک سیستم) را نشان می دهد.